یک رد پا

مرا نمی بینی 

 

جز رد پای تو اثری نیست 

 

شاید در زیر پای تو مانده باشم 

 

مرا پیدا کن من یک گمشده ام.

نظرات 4 + ارسال نظر
mojgan چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:20 ق.ظ http://khabeeshgh.blogsky.com

سلام .......مرسی که بهم سر زدی ........وب جالبی داری..........مرسی از نظر گلت.........منم دقیقا باهات موافقم.....بازم پیشم بیا......موفق باشی......بای

کاظم چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 01:48 ب.ظ http://panjareh.blogsky.com

سلام
نوشته هات خوبه جالبه موفق باشی
مرسی از اینکه به من سر زدی .
درسته وقت طلاست ولی ما ایرانی ها وقتهای زیادی داریم که استفاده نمی کنیم.
تو این کار مبلغی نمیخواد بابت عضو شدن بپردازی پس امتحانش مجانی خوشحال میشیم عضوی از ما بشی بازم پیش ما بیا
بای

کتانه شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:53 ق.ظ http://kataneh.blogsky.com

من از دو چشم روشن و گریان .... آذرده از ملامت وجدان گریختم مرسی از دیدارت

سید چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:01 ق.ظ http://nafas-seyed.blogfa.com/

باران می آمد

امروز که باران می آمد

سرش را پایین گرفته بود
چترش را نیاورده بود-

آن قدر که فقط زمین را می دید

و قطرات باران را

که چگونه هر چه روی زمین بود را می شست و با خود می برد

لحظه ای اندیشید

با خود گفت:

"چتر ها را باید بست، زیر باران باید رفت"

سرش را بالا گرفت

باران

اشک های او را نیز شست


سلام مهربان
مطالبت خیلی شیرین وگیرا
در پناه مهربانان به آرزوهات برسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد